شام غریبان امام جواد (ع)
به مناسبت شهادت جانسوز امام جواد (ع)
مراسم شام غریبان و عزاداری
پنج شنبه شب ، سوم مهر ماه 93
از نماز مغرب و عشا
مسجد مرحوم آقا میرزا حسین (ره)
- ۰ نظر
- ۲۹ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۳۴
در بست ...
در بست ... در بست ...
آقا دربست میری ؟؟؟
کجا می خوای بری ؟؟؟
از نزدیک ترین راه منو ببر وسط بین الحرمین . وسط صحن ارباب
بیا نزدیک ترین راه رو بلدم . همین جاست .
سریع نشستم صندلی عقب و راننده هم گازشو گرفت و رفت .
یه چشم اشک و یه چشم خون .
آهای جوون داریم میرسیم . یعنی رسیدیم.
کو ؟کجاس ؟
نزدیک تر از این بلد نبودم . همون روبرو . همونجا که نوشته بفرمایید روضه .
از ماشین پریدم پایین و رفتم دم حسینیه و کفشامو تندی از پام در آوردم و تو ازدحام ملت گم شدم .
توی ازدحامی که یه صدا داشتن ارباب بی کفنشون رو صدا میزدن .
توی ازدحام روضه گودال . او می برید و من می بریدم ....
درست و درمون نفهمیدم چی شد . ولی اون موقع بود که احساس کردم اینجا وسط صحن اربابه . احساس کردم اینجا بین الحرمینه .
دل نوشت :دلتنگ زمزمه اول سینه زنی ها شدم . این روزا در این شهر بی در و پیکر با آدمای جور واجوری کلنجار میرم . این عبارت امروز منو آتیشم زد : بابا این شهیدا اگه برا خدا شهید شدن چی از جون ما می خوان ؟ هر جا گیر میارید اونا رو دفن می کنید . ثواب شهداتشون رو از خدا بگیرن .
دلتنگ اون دم اول سینه زنی ام که می خوندی برای ما حاج احمد . آی شهدا میون این شهر . کسی به فکر شماها نیست . غریب شدیم ما .
زائر که باشی پایت بی تابی می کند تا برسد به صحن و سرای دوست .
زائر که باشی نیت می کنی برای رضای دوست خودت را از میان تمام دغدغه های روز برهانی تا در آغوش امامی رئوف جای بگیری
زائر که باشی دوست داری دلت را گره بزنی به پنجره فولاد غریب طوس
زائر که باشی دلت می خواهد دستی به سینه بفشاری و عرض ادبی کنی به ساحت امام مهربانی ها .
زائر که باشی دلت می خواهد تمام ضریح برای خودت باشد.
اصلا امام فقط برای تو باشد .
زائر که باشی حرف هایت برای گفتن زیاد می شود .
زائر که باشی ورودی باب الجواد می شود ورودی رضوان الهی .
زائر که باشی یعنی می شوی عزیز کرده میزبان .
زائر که باشی یعنی سه وعده گاه را به سراغت خواهد آمد این امام همام .
زائر که باشی دوست داری پا برهنه به یاد کودکی هایت بدو بدو کنی در میان صحن آزادی .
دوست داری زمان نماز مردم با مهرهایشان بازی کنی . دوست داری گندم بخری و بپاشی برای کبوتران حرم.
دوست داری پدرت زیر لب باز بخواند برایت و تو خیره شوی به اشک هایی که از بلندی چشمش می چکد به دامان صحن .
زیر لب باز بخواند برایت که : تو غریبی و منم غریبم اما چی میشه ...
آقا جان حرف من در این ایام فقط یک کلام است . دستم از این راه دور به آستانت دراز می شود و آن دستم به سینه می نشیند و با ادب و خضوع تمام می گوید :
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا (ع)
آقا جان میلاد پر نورتان مبارک