هیئت یاد یاران شهرستان محلات

فعالیت مذهبی

۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

باربط و بی ربط ، درهم است ...

راء یاء | شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۴۳ ق.ظ | ۱ نظر

این روزها دارند با هم یکی به دو می کنند تا زود تر برسند به بهار عاشقی . به مام صیام . ماه شعبان که خودش فخری دارد بر آسمان دارد آرام آرام جایش را به ماه با فضیلتی می دهد که بهار بندگیست . این روزها تقویم هم دارد جدال می کند بر سر رسیدن به ابتدای رمضان الکریم . این روزها دارند بساط غل و زنجیر کردن شیطانی را فراهم می کنندکه عهد بسته است بر گمراهی من و تو . عهدی به نام جلاله الله . این روزها نفس دارد جولان می دهد در بساط زیاده خواهی و می تازاند اسب لجام گسخته اش را در بیابان شهوت و هوس . این روزها اینجا خوب که نگاه کنی می بینی غربت را . این روزها با اینکه رمضان در راه است اما هستند چیزها و آدم هایی که دارند مرا از تو جدا می کنند . از تویی که تنها مخاطب خاص من هستی . با اینکه بارها از دسترس خارج شده ام ولی باز تو مرا در دسترس قرار داده ای . با اینکه بارها دنبال اتصال وای فای موبایلم بودم حواسم نبود که اتصال من با تو قطع شده و این تو هستی که داری مرتباً تلاش می کنی که مرا باز متصل کنی . این روزها مرتباً واتس آپم را چک می کنم و دنبال موضوع جدید هستم اما غافل بودم که تو در قرآن همه چیر را برایم فراهم نموده ای . این روزها مرتباً صدای دینگ دینگ وایبر مرا به خودش می خواند اما مدت هاست که نهج البلاغه ی امیر کلام دارد گوشه اتاق خاک می خورد . این روزها برنامه های مدرن و روز را مرتباً از اینترنت دنبال می کنم اما غافل از اینکه هنوز خودم را با برنامه ای که تو از من می خواهی به روز نکرده ام . این روزها تب جام جهانی داغ است . این روزها من گمشده ای هستم در این وادی . و تو همان مهربان تر از مادری هستی که دستم را خواهی گرفت و مرا سوار خواهی کرد بر سفینه ی نجات ، یعنی حسین .... یعنی عشق ... یعنی ارباب . یعنی و فدیناه بذبح عظیم ... یعنی داستان کربلا باز تکرار خواهد شد ... 

این روزها از همه جا بریده و سرگردان به دنبال هوایی هستم از جنس کوی یار ... هوایی از جنس پایین پا ... 

دعایم کنید که سخت گرفتارم ... سخت که می گویم خودتان بگیرید موضوع را ... همین...

 

  • راء یاء

جشن میلاد حضرت علی اکبر (ع)

عبدالله موحد | جمعه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۳۱ ب.ظ | ۳ نظر

مراسم جشن و مولودی به مناسبت میلاد با سعادت علی کربلا ، حضرت علی اکبر امام حسین (ع)

یکشنبه شب 18 خرداد 

شهرک امام خمینی (ره) . حسینیه امام خمینی (مهاجرین)

از نماز مغرب و عشا

  • عبدالله موحد

احیای نیمه شعبان

عبدالله موحد | جمعه, ۹ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۱۶ ق.ظ | ۱ نظر

به اطلاع عاشقان امام زمان (عج) می رساند ، مراسم احیای شب نیمه شعبان در مسجد مرحوم آقا میزا حسین (ره) از ساعت 23 برگزار می گردد .

  • عبدالله موحد

مژده که رسید ایام شادی ...

عبدالله موحد | پنجشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۴۷ ب.ظ | ۱ نظر

به مناسبت میلاد با سعادت حضرت ارباب ، آقا ابا عبدالله الحسین (ع) ، علمدار کربلا ، آقا ابوالفضل العباس (ع) و سید الساجدین آقا امام سجاد (ع) مراسم جشن و مولودی برگزار می گردد :


شب اول : شنبه شب 10 خرداد ، ( خیابان امام خمینی کوچه شهید پیموده منزل آقای جعفری)  از نماز مغرب و عشا

شب دوم : یکشنبه شب 11 خرداد ، خیابان شهید منتظری ، روبروی فروشگاه شهرداری ، منزل آقای بهرامی ترابی ، از نماز مغرب و عشا


ضمنا در روز های شنبه و یکشنبه از ساعت 5 عصر ، ایستگاه صلواتی هیئت به همین مناسبت در چهارراه استقلال برقرار می باشد .

  • عبدالله موحد

تنها هشت دقیقه ...

راء یاء | يكشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۵۶ ق.ظ | ۵ نظر

همه ی مردم جمع شده بودن تا بعد از این همه تبلیغات فیلمو تماشا کنن. همهمه ی مردم یواش یواش داشت فرو می نشست و سالن کیپ تا کیپ جمعیت داشت . برقای سینما داشت یکی یکی کم می شد . تا اینکه سالن تاریک شد . سکوتی سالن سینا رو فرا گرفته بود . شروع شد . بسم الله الرحمن الرحیم .

دقیقه اول فیلم : یه گوشه از سقف یه اتاق که رنگ شیری بهش زده بودن .

دقیقه دوم فیلم : یه گوشه از سقف یه اتاق که رنگ شیری بهش زده بودن .

مردم داشتن یه جورایی بهم نگاه می کردن و با حرکات صورتشون داشتن از هم سوال می کردن.

دقیقه سوم فیلم :‌ یه گوشه از سقف یه اتاق که رنگ شیری بهش زده بودن .

بعضی ها شروع به غر زدن کردن . پچ پچ مردم داشت شروع می شد .

دقیق چهارم فیلم :‌ یه گوشه از سقف یه اتاق که رنگ شیری بهش زده بودن .

صداها داشت بلند و بلند تر می شد . این چه اوضاعیه ‌؟ یعنی چی ؟‌ این چه فیلیمه ؟ پس اسم بازیگراش کو ؟‌

دقیقه پنجم فیلم :‌ یه گوشه از سقف یه اتاق که رنگ شیری بهش زده بودن .

یه عده از همون اولین ردیف های سینما بلند شدن و سینما رو ترک کردن.

دقیقه ششم فیلم :‌ یه گوشه از سقف یه اتاق که رنگ شیری بهش زده بودن .

عده ی بیشتری داشتن سینما رو ترک می کردن . صداها دیگه خیلی بلند شده بود . این چه فیلمیه ؟‌علافمون کردن .

دقیقه هفتم فیلم :‌ یه گوشه از سقف یه اتاق که رنگ شیری بهش زده بودن .

تقریبا صدای همه در اومده بود که دقیقه هشتم فیلم یه صدایی همه رو به عقب برگردوند . اولش یه نوشته بعد یه صدای محزون که گفت :‌

این تنها هشت دقیقه از زندگی یک جانباز قطع نخاعی بود که شما تحمل نداشتید . سکوت همه جا را فرا گرفت و پرده سینما تاریک شد . تنها هشت دقیقه ....

کاملاً بی ربط :‌دلم برای اون روزایی تنگ شده که وقتی با مادرم بیرون می رفتم بهم می گفت :‌پسرم چادر منو ول نکن . اینجا چادر مشکی زیاده . گم میشی نمی تونی پیدام کنی . اما حالا بهش می گم این روزا اگه چادرتو ول کنم و گم بشم به راحتی می تونم پیدات کنم .... گرفتی که مادر ؟؟؟

  • راء یاء

در سوگ امام کاظم علیه السلام

عبدالله موحد | پنجشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۳۰ ب.ظ | ۱ نظر
مراسم عزاداری به مناسبت شهادت حضرت باب الحوائج ، امام موسی کاظم علیه السلام
شنبه شب ، سوم خرداد ماه .
از نماز مغرب و عشاء
زیر قبه چوبی مرحوم آقا میرزا حسین (ره)
هم نوا با عرشیان به سوگ مینشینیم

ضمنا به همین مناسبت شنبه عصر در مکان چهار راه استقلال ایستگاه صلواتی هیئت نیز برقرار می باشد .
  • عبدالله موحد