هیئت یاد یاران شهرستان محلات

فعالیت مذهبی

تنها هشت دقیقه ...

راء یاء | يكشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۵۶ ق.ظ | ۵ نظر

همه ی مردم جمع شده بودن تا بعد از این همه تبلیغات فیلمو تماشا کنن. همهمه ی مردم یواش یواش داشت فرو می نشست و سالن کیپ تا کیپ جمعیت داشت . برقای سینما داشت یکی یکی کم می شد . تا اینکه سالن تاریک شد . سکوتی سالن سینا رو فرا گرفته بود . شروع شد . بسم الله الرحمن الرحیم .

دقیقه اول فیلم : یه گوشه از سقف یه اتاق که رنگ شیری بهش زده بودن .

دقیقه دوم فیلم : یه گوشه از سقف یه اتاق که رنگ شیری بهش زده بودن .

مردم داشتن یه جورایی بهم نگاه می کردن و با حرکات صورتشون داشتن از هم سوال می کردن.

دقیقه سوم فیلم :‌ یه گوشه از سقف یه اتاق که رنگ شیری بهش زده بودن .

بعضی ها شروع به غر زدن کردن . پچ پچ مردم داشت شروع می شد .

دقیق چهارم فیلم :‌ یه گوشه از سقف یه اتاق که رنگ شیری بهش زده بودن .

صداها داشت بلند و بلند تر می شد . این چه اوضاعیه ‌؟ یعنی چی ؟‌ این چه فیلیمه ؟ پس اسم بازیگراش کو ؟‌

دقیقه پنجم فیلم :‌ یه گوشه از سقف یه اتاق که رنگ شیری بهش زده بودن .

یه عده از همون اولین ردیف های سینما بلند شدن و سینما رو ترک کردن.

دقیقه ششم فیلم :‌ یه گوشه از سقف یه اتاق که رنگ شیری بهش زده بودن .

عده ی بیشتری داشتن سینما رو ترک می کردن . صداها دیگه خیلی بلند شده بود . این چه فیلمیه ؟‌علافمون کردن .

دقیقه هفتم فیلم :‌ یه گوشه از سقف یه اتاق که رنگ شیری بهش زده بودن .

تقریبا صدای همه در اومده بود که دقیقه هشتم فیلم یه صدایی همه رو به عقب برگردوند . اولش یه نوشته بعد یه صدای محزون که گفت :‌

این تنها هشت دقیقه از زندگی یک جانباز قطع نخاعی بود که شما تحمل نداشتید . سکوت همه جا را فرا گرفت و پرده سینما تاریک شد . تنها هشت دقیقه ....

کاملاً بی ربط :‌دلم برای اون روزایی تنگ شده که وقتی با مادرم بیرون می رفتم بهم می گفت :‌پسرم چادر منو ول نکن . اینجا چادر مشکی زیاده . گم میشی نمی تونی پیدام کنی . اما حالا بهش می گم این روزا اگه چادرتو ول کنم و گم بشم به راحتی می تونم پیدات کنم .... گرفتی که مادر ؟؟؟

  • راء یاء

نظرات (۵)

  • جامانده از پرواز
  • خدا قلوب ما رو براه خودش هدایت کنه ....
    پاسخ:
    انشاالله
    قسمتی از وصیت نامه ی یک شهید:
    بسمه تعالی
    وصیت تمام شهدا این بود که پشتیبان ولایت فقیه باشد و از رهبری اطاعت محض کنید.من ذیگر چه بگویم؟
    والسلام علیکم
    پاسخ:
    منم دیگه حرفی ندارم.
    مگه میشه شعرایی که خوندی برامون یادم بره ...
    بند بندش تو ذهنمه ...
    تا روضه شروع میشه تو دلم میگم جات خالی ...
    ولی با مرام برا من خیلی دعا کن دادا ...
    خیلی ...
    پاسخ:
    قربون تو برادر برم . ان شاالله شهید بشی.
    قربون اون دلت بشم با این حرفای ردیف ردیفی که میزنه ...
    گل گفتی دادا ... یه چیزی دیدم دیروز آتیش گرفتم ...
    تازه شب شهادتم بود !
    پاسخ:
    سلام علیکم
    دل من که دل نیست . سنگ خاراست . شبا که میری روضه اصلاً یادی از من می کنی ؟؟؟

  • کنیز حضرت مادر(س)
  • سلام 
    جانباز قطع نخاعی که برای امروز امثال من رفت ولی ما گناه روی گناه و همینطور شرمنده هستیم .انقلابی که به دستمون رسیده قدر نداریم خدایا خودت کمک کن .
    کاملا بی ربط هم قشنگ بود.بیچاره بچه های الان مادر که بدون چادرمشکی مادر نمیشود !!!
    خیلی التماس دعا
    پاسخ:
    سلام علیکم
    ممنون از حضورتون . چادر داشتن امانت مادره . به نظر من هر کسی لیاقت این امانتو نداره . خوش به حال اونایی که امانت دار خوبی هستن .

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی